حرف های آخر سال....
این روزهای آخر سال عجیب حال وهوایی داره .....فقط دلم گرفته.....یه زمانی حال وهوای شب عیدو خیلی دوست داشتم تب و تاب سال جدیدو خریدو نوشدن و..... ولی الان اینجا که همش سکوته....من چه کنم؟.....اینجا هیچ صدایی نیست .....از بازار و ادمهاش خبری نیست .....چقدر خوبه که لااقل این گنجیشکا هستند...... دلم گرفته مثل پرنده ای که توی قفسه ودلش جنگل میخواد.....بره تو دل آسمون.....کاش جای این گنجیشکا بودم.... حرف آخرم با خداست.... یک سال دیگه گذشت.... این روزها حال وهوای غریبی دارم ....نه الان هرسال.....دوست دارم با خودم ....با خدای خودم خلوت کنم نمیدونم شاید یکی از علت هایی که خدا یکهفته زودتر از سال تحویل روز تولدمو قرار داده به خاطر...